۲۵ خرداد ۱۳۸۳، ۹:۵۸

گزارش اختصاصي خبرگزاري مهر از وين

متن كامل و نهايي سند اعتراض رسمي ايران به گزارش البرادعي

متن كامل و نهايي سند اعتراض رسمي ايران به گزارش البرادعي

متن نهايي اظهارنظر توضيحي جمهوري اسلامي ايران درباره گزارش محمدالبرادعي مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي كه پيش از اين به اعضاي غير متعهدهاي آژانس NAM ارائه شده بود پس از اصلاح و تكميل امروز دوشنبه همزمان با آغاز نشست شوراي حكام به عنوان سندي رسمي از سوي هيات نمايندگي جمهوري اسلامي ايران منتشر مي شود.

به گزارش خبرگزاري "مهر" متن كامل اين توضيحات به شرح زير است:

جمهوري اسلامي ايران خرسند است ، خاطرنشان كند كه گزارش محمد البرادعي رييس آژانس بر گام هاي مهم و قاطعانه ايران و آژانس براي حل مسايل باقي مانده از نشست قبلي شوراي حكام تاكيد كرده است. فعاليت هاي كنوني بررسي طبق توافق نامه پادمان ((INCIRC/153type و پروتكل الحاقي نشان دهنده تلاش هاي ايران و آژانس است.

لازم است يادآوري شود كه عدم وجود معياري مشخص و زماني كافي براي ارايه اطلاعات از سوي ايران، اين فعاليت را دشوارتر نموده است. اگر چه با توجه به روح همكاري ايران كه رييس آژانس نيز در گزارش خود بر آن تاكيد نموده است، اين عمل به منظور راضي نمودن كامل و قطعي آژانس انجام شد.

با توجه به اينكه از فوريه 2003 بيش از 670 بازرس روزانه از ايران بازديد كرده اند، يكي از دقيق ترين و موثرترين بررسي هاي آژانس در ايران صورت گرفته است. عليرغم اينكه دسترسي تكميلي لحاظ شده در بند 4 پروتكل الحاقي زماني از لحاظ قانوني لازم الاجرا مي شود كه اظهارنامه كشورها به آژانس ارايه شده باشد، اما ايران به طور داوطلبانه 12 دسترسي تكميلي را حتي پيش از ارايه اظهارنامه خود، امكان پذير نموده است.

بررسي دقيق اطلاعات و شواهد ارايه شده در چند صفحه بعد، به روشني مشخص مي سازد كه:

1- تمام آلودگي ها از قطعات وارداتي خارجي بوده اند. تكميل شدن تدريجي يافته هاي آژانس درباره آلودگي اورانيوم كاملا غني شده 54 درصد اظهارات ايران مبني براينكه آلودگي 54 درصد از قطعات وارداتي  است را مشخص كرد. نمونه برداري هاي بيشتر همراه با همكاري هاي صورت گرفته باز هم اعتبار ايران در سوالات باقي مانده درباره آلودگي هاي اورانيوم 36 درصد غني شده نيز افزايش خواهد داد.

2- اطلاعات و توصيفات ارايه شده از سوي ايران درباره موضوعات اصلي باقي مانده كه برنامه سانتريفيوژ P2 نيز يكي از آنهاست، كاملا كافي بوده است و در هيچ موردي تغيير نكرده و تناقض نداشته اند. تعلل در نمونه برداري محيطي نبايد به ايران نسبت داده شود.

3- اعتبار ايران در برنامه هاي ديگر شامل برنامه غني سازي ليرزي، كامل، مكفي و صحيح بوده است.

4- به دليل شفافيت و همكاري كامل ايران از اكتبر 2003 كه با بررسي هاي دقيق و جدي آژانس همراه بوده است، هم اكنون تاييدهاي كافي وجود تا آژانس با استناد به آنها بتواند روند عادي بررسي ها را طبق معمول اجراي هميشگي پروتكل الحاقي – در محيط هاي فني و نه سياسي – محقق سازد.

A – موضوع آلودگي

1- ملاحظات عمومي

همانطور كه دبيركل نيز در پاراگراف 46 گزارش گفته است، موضوع آلودگي مسئله اي پيچيده است كه با نشانه هاي ذرات در ارتباط است نه مواد هسته اي همانطور كه زمان مي گذرد و تعداد نمونه برداري هاي محيطي نيز افزايش مي يابد، همه مي توانند به نتايجي منصفانه و فني دست پيدا كنند. تفاوت اصلي ميان آخرين يافته ها بر پايه تجزيه نمونه ها و نتايج قبلي آژانس شاهدي بر اين مدعاست.

ما اطمينان داريم كه با نمونه برداري بيشتر و همكاري فني سه كشور اروپايي با آژانس، سوال باقي مانده كليدي كه از آن به عنوان منبع ذرات اورانيوم 235 ، 36 درصد نام برده مي شود، حل خواهد شد. دبيركل در پارگراف 46 گزارش اين موضوع را به شكل زير شرح داده است: "آژانس اطلاعاتي را از كشورهاي ديگر دريافت كرده است كه مي تواند در حل برخي از سوالات مربوط به آلودگي مفيد باشد."


2-
اولين نمونه هاي محيطي كه در نطنز توسط آژانس برداشته شد، ذرات اورانيوم كم غني شده و اورانيوم كاملا غني شده را نشان دادند.

ايران در پاسخ به سوال آژانس مبني بر توضيح در اين زمينه، گفت كه منبع آلودگي ها فقط از قطعات آلوده وارداتي است كه از واسطه ها دريافت شده و ايران با ماشين سانتريفيوژ گازي نمي توانسته است غني سازي اورانيوم را بيشتر از 2/1 درصد اورانيوم 235 انجام دهد.

هنوز گزارش و طرح نتايج از سوي آژانس كه احتمالا تحت فشارهايي بوده است ، داراي ايرادهاي جدي زير است :

1- درطول 9 ماه گذشته و برپايه نتايج اوليه تجزيه چند نمونه ، آژانس نتايج اوليه خود را در چند گزارش اخير مربوط به توزيع آلودگي HEU (اورانيوم كاملا غني شده ) و AEU( اورانيوم كم غني شده ) و همچنين ارتباط اين موضوع به مواضع فعاليتهاي هسته اي  ذكر نشده ، ارائه داد.

2- بررسي دقيق تر و تحليل نمونه هاي بيشتر ثابت كرد كه نتايج قبلي كه ترديدها و نگراني هاي بي موردي را برانگيخته بود، هيچ پايه فني نداشته است.

3- يك مثال روشن : « آخرين گزارش تحليل نمونه ها در تاريخ پانزدهم مي 2004است كه در آن آژانس اطلاع داده بود كه اين يافته ها بطور كامل اظهارات ايران را مبني بر اينكه اورانيوم كاملا غني شده 54 درصد  از قطعات سانتريفيوژ وارداتي است تائيد مي كند ».

ايران ترديدي ندارد كه منشاء آلودگي 36 درصد از قطعات وارداتي سانتريفيوژ بوده است. گرفتن نمونه هاي بيشتر از قطعات بار ديگر ثابت خواهد كرد كه اظهارات ايران صحيح است. شاهد بر اين ماجرا نيز آن است كه بررسي هاي تدريجي آژانس اين موضوع را تا حدي تاييد مي كند. در 26 اكتبر 2003 ادعا شد كه اين نوع آلودگي فقط در يك مكان يافت شده، در حاليكه در گزارش كنوني مشخص است آلودگي در مكان هاي متعددي و در قطعات وارداتي بوده است. همكاري ديگر كشورها براي حل اين موضوع بسيار مفيد است. 

B . فعاليت R&D بر سانتريفوژ نوع P2

1- مشاهدات كلي

 

در پي چندين بازرسي از سوي آژانس و مباحثه با بازرسان درباره تحقيقات سانتريفيوژ و توسعه پروژه ملي P2 ، موضوع R&D در P2 مورد گفتگوي بيشتر قرار  گرفت و اطلاعات بيشتري به بازرسان داده شد. اطلاعات تكميلي نيز بر پايه ركوردهاي بازرسان كه دبيرخانه آژانس نيز از آن با خبر است، براي اطلاع اعضاي شورا در اختيار قرارمي گيرد:

 

* در سال 1996 در طول بحثي درباره سانترفيوژ P6 واسطه ها طرح هاي مهندسي عمومي را براي ايران تهيه كردند كه برخي نسخه هاي جديد آن P2 نام گرفت. طرف ايراني علاقمند شد كه در برخي مدل هاي پيشرفته سانتريفوژ، تغييراتي را ايجاد كند. طرح جديد تاييد نشد و هرگز توسط سازمان انرژي اتمي ايران به دلايل زير دنبال نشد.

-  AEOI از نتايج اين تلاش اول راضي نبود و سبب شد كه برخي قطعات استفاده نشود و دور ريخته شود.

- در آن زمان، ايران چندين مساله فني داشت كه مي بايست حل مي شد و توسط طرح P2  نيز قابل پيگيري نبود. بنابراين بسيار سخت بود كه چنين نوع پيشرفته اي دنبال شود.

* در پي ارزيابي توانايي هاي ملي علمي و فني، سازمان انرژي اتمي به اين نتيجه رسيد كه عقلاني نيست كه پروژه ملي را بر پايه مدل P2 پايه گذاري كند. لااقل تا وقتي كه سطح لازم كارشناسي و توانايي هاي مهندسي براي توليد سانتريفيوژبه طور كامل  ايجاد شود. كمبود طرح هاي ساخت P2 دليل ديگر اين تصميم بود. كارشناس آژانس تاكيد كرد كه اين تصميم مورد تاييد است. بنابراين طرح هاي مهندسي كلي تا 2002 معلق ماند.

* مهندسي كه قبلا با طرح هاي P6 در يك شركت خصوصي كار كرده بود، پس از خروج از سازمان انرژي اتمي پيشنهاد داد كه با روتورهاي كامپوزيت بر سانتريفوژ P2 كار شود. وي دليل خود براي انتخاب روتورهاي كامپوزيت فيبركربن در عوض استيل Maraging را براي بازرسان توضيح داد. تجربيات كشورهاي صنعتي گفته وي را تاييد كرد. بنابراين سازمان انرژي اتمي ايران با وي به توافق نامه اي دست يافت و در مادرس 2002 قراردادي يك ساله را امضا كرد و قرار شد پس از يك سري تست هاي روتوري با بالاترين سرعت ممكن، يك ماشين سانتريفوز كامل ارايه شود. در اين قرارداد تست گاز مجاز نيست. قرارداد به دليل مسايل مالي پيش از يك سال فسخ شد.

*كارگاه شركت خصوصي كه در بالا درباره آن گفتگو شد، مورد بازرسي قرار گرفت و درخواست اضافي ذيل بازرسان آژانس با همكاري كامل سازمان انرژي اتمي ايران و آن شركت خصوصي محقق شد:

قرارداد وي و گزارش پروژه تحقيقاتي وي كه به سازمان انرژي اتمي داده شده بود، توسط بازرسان آژانس در آوريل 2004 مورد بازبيني قرار گرفت.

دفترچه تجربيات وي كه او آن را دارايي شخصي خود به حساب مي آورد و به دليل مسايل مربوط به قرارداد در اختيار سازمان انرژي اتمي قرار نگرفت، به طور دقيق از سوي بازرسان آژانس مورد بازرسي قرار گرفت.

-   اجزاي توليد شده توسط وي، از سوي بازرسان مورد بازرسي قرار گرفت، ليست كاملي از آنها توسط بازرسان تهيه شد، نمونه ها و عكس ها نيز به عنوان تكميل همكاري ايران به آنها داده شد و اجزا توسط بازرسان مهر و موم شد.

* گزارش R&D در P2 كه به بازرسان داده شد، شامل اطلاعات فني و تجربي بود در حاليكه تحقيق كنندگان فقط مي بايست اصول تئوري را در چارچوب اين موضوع گزارش دهند.

*  علاوه بر اين گزارش، بازبيني دفتر شخصي شامل جزييات تجربيات، تصوير كاملي از پروژه را در اختيار بازرس ها قرارداد. كمي بعد از بازرسي، بازرسان تاييد كردند كه وي هم از لحاظ تئوري و هم از لحاظ عمل كاملا تبحر داشته است.

2- بازبيني گزارش

 

2-1 : كفايت اعتبار ايران درمورد برنامه  R&DP2

 

شواهد در دسترس و ركوردهاي نشست ها و مصوبه ها كه توسط آژانس تهيه شده بود، و در زير نشان داده شده است به روشني نشان مي دهد كه ملاحظات آژانس در پاراگراف 22 گزارش، اطلاعات متناقضي درباره سانتريفوژ P2 است و همين اطلاعات منجر به آن شده است كه ارزيابي آژانس در پاراگراف 47 درباره P2 نياز به بازبيني داشته باشد.

 

* در نشست با بازرسان آژانس در 28 ژانويه 2004، مهندسي كه در بالا از وي نام برده شد، عنوان كرد كه در طول قراردادش مي توانسته است تمام قطعات را به كارگاهش ببرد به جز مگنت (magnet) هايي كه از خارج خريداري كرده است، روتورهاي كامپوزيت كه دركارگاه هاي ديگر ساخته شده است (كه بعدها توسط بازرسان مورد بررسي قرار گرفت) و ساچمه هايي كه كارگاه سازمان انرژي اتمي تاييد نشده است. (braze) .

* بنابراين، اطلاعات پاراگراف 22 ، GOV/2004/34 كه برخي مگنت هاي سانتريفيوژ P2 از تهيه كنندگان آسيايي وارد شده و روتورهاي كامپوزيت كه در ايران ساخته شده است، در كارگاههاي ديگري آمده شده بوده است. در همين حال ايران هم اكنون اطلاع مي دهد كه چنين ركوردهايي اشتباه است.

* در همان پاراگراف جمله " مقامات ايراني قبلا اعلام كرده اند كه ايران سانتريفوژهاي P2 از خارج تهيه نشده است اما تمام قطعات شامل روتورهاي كامپوزيت را در كارگاهي از يك شركت خصوصي در تهران توليد كرده است" نادرست است. زيرا براي مثال در زمان نشست بازرسان در ژانويه 2004 ايران گفته بود كه هيچ قطعه P2 از واسطه ها دريافت نكرده است. مگنت هايي كه توسط مهندس مذكور خريداري شده بود از واسطه ها نبوده بلكه از شركتي آسيايي بوده است كه آژانس در گزارش از آن با خبر بوده است.

* 4000 مگنت كه در گزارش درباره آنها بحث به ميان آمده است هرگز از شركت اروپايي خريداري نشده است. (كه در پاراگراف 23 اشتباها سخن از واسطه هاي اروپايي به ميان آمده است). كپي پيش فاكتور نيز به بازرسان داده شده است. تعداد كل مگنت هايي كه توسط شخص مهندس خريداري شده، 100 عدد بوده است. (كه كيفيت پايين داشتند و مورد استفاده قرار نگرفتند) كه 50 عدد آنها در دسترس بازرسان قرار گرفت. اين اطلاعات بايد ابهام در پاراگراف هاي 23 و 24 را از بين ببرد.

* جمله "... تعداد سانتريفوژهاي جمع شده و تست شده" در پاراگراف 37 نشانه بي توجهي است. زيرا بازرسان مطلع بودند كه طبق قرارداد شخص مذكور با AEOI وي فقط قرار بوده است كه يك ماشين سانتريفوژ را جمع كند. 

* به عنوان نتيجه بحث ها با مهندس مذكور در 30 مي 2004، بازرسان آژانس تاييد مي كنند كه نتيجه ملاقات آنها با مقامات ايراني در 2 ژوئن 2004 منجر به اين نتيجه گيري شد كه اظهارات ايران درباره P2 و R&D با يافته هاي آنها انطباق دارد. بنابراين آنها همانطور كه در پاراگراف 26 آمده نه تنها نگران نيستند بلكه درباره امكان تست هاي سانتريفوژ برپايه طرح P2 متقاعد هم شده اند. به هر حال "ترديد" هم اكنون رفع و موضوع حل شده است.

2-2  : تعلل نمونه برداري ؟

 

در پاراگراف 48 گزارش به طور نگران كننده اي آمده است: تعلل ايران تا نيمه آوريل براي ملاقات هايي كه در نيمه مارس در نظر گرفته شده بود، شامل ديدار كارشناسان سانتريفيوژ آژانس از تعدادي مكان هاي مربوط به برنامه غني سازي ديدار كارشناسان سانتريفيوژ از تعدادي مكان هاي مربوط به برنامه غني سازي سانتريفيوژ سبب دير شدن نمونه برداري و تجزيه شد. اما حقيقت موجود اين اظهارات را تاييد نمي كند:

* بازرسان آژانس از 27 مارس در ايران بوده اند. توقف درخواست شده فقط تا 10 آوريل بوده است.

* بازرسان متعددي از 27 مارس در ايران حضور داشته اند.

*هيچ گونه مانعي براي بازرسان در نمونه برداري از قطعات P2 و مكان ها از زمان رسيدن آنان به ايران وجود نداشته است.

* بازرسان آژانس به خواسته خودشان از قطعات P2 پس از نيمه آوريل 2004 بازرسي كردند، خواسته آنها براي ديدار از روتورهاي كامپوزيت بوده است.

* در طول ديدار نيمه آوريل آنها، بازرسان فقط ليستي از قطعات پي 2 گرفتند و حتي خواهان نمونه برداري محيطي نبودند.

* بازرسان به خواسته خودشان تا نيمه ماه مي 2004 هيچ نمونه برداري نكردند .

* بنابراين "تعلل در نمونه برداري محيطي و تجزيه" نبايد به ايران نسبت داده شود.

C – غني سازي ليزري

 

1- ملاحظات كلي

 

در پي موضوعات مرتبط به غني سازي سانتريفوژها و دشواري هاي فني، پروژه هاي غني سازي ليزري تمام شد و تجهيزات كنار گذاشته شدند. آژانس تاريخچه اين پروژه را بررسي كرد و تمام قطعات و تهيه كنندگان خارجي را مورد مطالعه قرار داد، مكان ها مورد بازرسي قرار گرفتند و نمونه برداري گرديد.

 

2- بازبيني گزارش آژانس

 

2-1 : سطح غني سازي

 

تعبير نامناسب آژانس از اظهارات ايران درباره غني سازي ليزري كه سبب نوشته شدن پاراگراف 33 شده است، بايد اصلاح شود.

 

* در نامه 21 اكتبر 2003 به رييس آژانس، ايران آژانس را مطلع كرد كه "درباره عملكرد CSL، درباره 8 كيلوگرم، فلز اورانيوم در اتاقك ها تبخير شد و جداسازي غني سازي در قرارداد لحاظ شده بوده است.

 

درطول اولين مصاحبه با بازرسان آژانس كه در اين زمينه در 28 اكتبر 2003 قرار گرفت. كارشناس ليزر ايراني گفت: ما قادر بوديم كه هدف قرارداد را محقق نماييم و همزمان دو نوع غني سازي انجام دهيم.

 

* منبع در پاراگراف 33 گزارش يعني جمله "تجهيزات مي توانستند غني سازي اورانيوم را تا بالاي 3 درصد اورانيوم 235 انجام دهند". اطلاعات قبلي را كه ايران به آژانس داده بود، مورد توجه قرار نداده است.

* بي توجهي هاي بالا مورد تاييد قرار گرفته و توسط متخصصان پادمان در جلسه توجيهي (briefing) 10 ژوئن 2004 تصحيح شده است.

* شايسته است توجه شود كه كارشناسان ليزر از اين حقيقت آگاه هستند كه به دليل كاركردن درست تجهيزات، بايد ذراتي با فاكتور غني سازي بالا تهيه شود تا سيستم بتواند به درستي و درمدت طولاني عمل نمايد.

2-2:  توانايي توليد

 

با توجه به گزارش آژانس در پاراگراف 34، از آنجائيكه ايران در ارتباطات قبلي خود روشن كرده است لازم است بارديگر روشن كنيم كه سيستم ليزر با ظرفيت يك گرم در ساعت هرگز دريافت يا نصب نشده است .

* به نظر مي رسد كمي  سر درگمي وجود دارد در مورد اين موضوع كه  دو پروژه جداي از هم درباره غني سازي ليزري وجود داشته كه با دو كشور جداگانه (B,A) با توانايي هاي مختلف صورت گرفته است. اين موضوع به پاراگراف 34 گزارش باز مي گردد كه قرارداد با تهيه كننده B را يادآوري مي كند.

*  جمله " نصب  AVLIS " در اولين خط پاراگراف 34 خواننده را گمراه مي كند كه گويي  تمام سيستم توانايي غني سازي يك گرم در ساعت را داشته است در حاليكه قرارداد به طور كامل اجرا نشد و قطعات مهم ( ليزر) نيز ارسال نشد.

* در واقع اپراتوري كه اتاقك رسيده از تهيه كننده B را استفاده مي كرده است فقط تست هايي را درباره عملكرد اتاقك صورت داده است.

* چند ماه بعد، به دليل اتمام قرارداد، سيستم مذكور پيش از اولين بازرسي آژانس از لشكرآباد در اكتبر 2003 كنار گذاشته شد.

*  توانايي توليد سيستم يك گرم در ساعت هرگز نصب نشد و عملي نگرديد پس نتوانست به طور مداوم هم كار كند ، بنابراين جمله "نمي توانسته است به طور مداوم كار كند" در پاراگراف 34 اشتباه است.

کد خبر 86691

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha